شعر مناجات با خدا
به اختیار خودم از اختیار افتادم
گناه کردم و از چشم یار افتادم
قساوت آمد و روزی گریه ام را برد
شبیه مُرده شدم یک کنار افتادم
فریب خورده ام از طول آرزوهایم
ز روی جهل در ان چاه تار افتادم
فایل های صوتی مراسم در ادامه ...
شعر مناجات با خدا
به اختیار خودم از اختیار افتادم
گناه کردم و از چشم یار افتادم
قساوت آمد و روزی گریه ام را برد
شبیه مُرده شدم یک کنار افتادم
فریب خورده ام از طول آرزوهایم
ز روی جهل در ان چاه تار افتادم
فایل های صوتی مراسم در ادامه ...
نه چنانیــم که آب از ســـــرمان رد بشود ... نگذاریم که این فاجعـــــه بی حد بشود
به تـــــولی و تبــــری شده تاکیـــــد ولی ... یکی از این دو مهم، گاه موکـــــد بشود
من ز تــــرس عـــــدو از مرقدتان فهمیدم ... لایق هر جسدی نیست که مرقد بشود
بی گمان نطفه او را دو حــــرامی بستند ... هرکه با آل محمــــد و علی بــــد بشود
شیعه یک بار در و سیلی و غــربت دیده ... حـــــــاش لله بگذارد که مجــــدد، بشود
حـــــاش لله بگذاریم پس از این حـــرمی ... جای ولگردی ِمشتی سگ مـــرتد بشود
باش تا حــــکم جهـــادی برسد، تا ظالم ... در دم و بـــــازدمـــش نیز مــــــردد بشود
هدف بعدی او حضرت زینب (س) باشد؟ ... مگـــر این بار ز روی جســــــدم رد بشود
باز ای شیعـــه بگو شکــر خداوند حکیم ... که نشد مـــــادرمان صاحب گنبــد بشو
این هم از لطف و عنایات خدای زینب است
چشم ما آماده گریه برای زینب است
این که می سوزی،هر نوکری که می گوید حسین
بر خود آقا قسم،سوز صذای زینب است
گر چه می دانیم ما صاحب عزا زهرا بود
مزد ما سینه زنان تنها بپای زینب است
هر که می گوید حسین،زینب دعایش می کند
خیر دنیا و قیامت در دعای زینب است
گر خدا شد خونبهای حضرت ذبح عظیم
حضرت ارباب ما خود خونبهای زینب است
هر که گردد زینبی،اول حسینی می شود
هر کس باشد حسینی مبتلای زینب است
بین هیئت گر صفای کربلا حس می کنی
بر همان شش گوشه سوگند از صفای زینب است
آن مکانی که به تَل زینبیه شهره است
کعبه اهل سماوات و کنای زینب است
هر که در عمرش فقط یک بار گوید یا حسین
مورد لطف و عنایات خدای زینب است